موسیقی لرستان

موسیقی لرستان از تنوع و پیشینه‌ای کهن برخوردار است:

  • موسیقی‌های آوازی (کلامی)
  • موسیقی‌های سازی

موسیقی‌های آوازی (کلامی)

۱- آواهای کار

  • برزگری
  • خرمنکوبی (گاهوله)
  • شیردوشی (گا دوشی)
  • مشک زنی
  • برنج کوبی

۲- آواهای شادمانه (عروسی)

  • سیت بیارم
  • بینا بینا
  • سوزه سوزه
  • بزران بزران
  • هی لُو هی لُو

۳- آواهای عاشقانه

  • کشکله شیرازی
  • کوش طلا
  • گنِم خر
  • قدم خیر
  • اَی اَی
  • آفری قمرتاج
  • آواهای عاشقانه
  • کیودار
  • کلنجه زرد
  • ماله ژیر
  • بزران بزران
  • شیرین و شامیرزا
  • هاریلُو

۴- کلام‌های دینی

  • کلام‌های یارسان
  • چل سرو

۵- مویه‌ها

  • سرلشونه
  • مور
  • ساری خوانی
  • هوره -ژَن چِر-
  • گورانی

۶- آواهای دلتنکی و غریبی

  • علیدوستی
  • عزیز بگی
  • هوره«کو چر» و «سوار چر»

۷- آواهای حماسی

  • شیرین و خسرو
  • شاهنامه خوانی لری ولکی
  • قی دادُوا
  • حماسه کرمی
  • دایَه دایَه

۸- آواهای طنز

  • ماس فروش
  • هورم هورم
  • هی را سی سله
  • دُز ناشی

۹- آواهای هجو

۱۰- لالایی‌ها

موسیقی سازی

۱-سازهای لری

سرنا ، دهل ، تال (کمانچه) ، تنبک (تمک)، تنبور . دوزله ، بلور

ستاد فقید علیرضا حسین خانی در حال نواختن ساز تال

 

استاد فقید همت علی سالم در حال نواختن ساز تال ۴ سیم 

 

استاد فقید شامیرزا مرادی(مروارید اقیانوس ها) در حال نواختن ساز سرنا

۲-مقام‌های شادی (عروسی)

  • رقص: سنگین سما، دوپا، سه پا، شانه شکی، اشکاری. چو بازی. سوارونه
  • نوع ساز: سرنا، دهل، تنبک و کمانچه
  • رقص و آواز: بینا بینا، کیودار، کلنجه زرد. هی لُو هی لُو. بزران

۳-مقام‌های سوگواری - نوع ساز: دهل، سرنا

  • پاکتلی
  • چمری
  • سحری
  • شیونی
  • یاری (یاره هو)

۴-مقام‌های عاشقانه و دلتنگی - نوع ساز: کمانچه، تنبک

  • قدم خیر
  • کشکله شیرازی (دو گونه: گرمسیری و خرم آبادی)
  • علیسونه

تاریخچه و انواع موسیقی در لرستان

بر اساس کاوش‌های باستان شناسی در مناطق لرنشین، تصویری از رقص و پایکوبی بر قطعه‌ای سفالی به دست آمده که قدمت موسیقی در این منطقه را به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح رقم می‌زند.همچنین از آثار و شواهد به دست آمده در این مناطق تصاویری از آلات موسیقی دوران مانند شیپور و تنبور بر روی ظروف نقره وجود دارد که حاکی از رواج موسیقی نزد این قوم در عهد ساسانی است. امروزه نیز برخی از نغمه‌های باستانی در قالب مقامهای موسیقی قومی باقی مانده‌است.

انواع موسیقی در قوم لر

هم اکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم می‌شود:

۱-موسیقی و ترانه‌های غنایی و عاشقانه:

 شامل ترانه‌ها و آهنگهایی است در وصال یا فراق معشوق مانند ترانه‌های هی لو، بینا بینا، کیودار یا نغمه‌های شیرین و خسرو، ساری خوانی، میربگی(میرونه) و ده‌ها ترانه دیگر که در مقامهای مختلف موسیقی لری اجرا می‌گردد.

۲-موسبقی و ترانه‌های حماسه رزمی:

این سرودها بیانگر ارزشهای حماسی و رزمی جنگاوران در میان ایل هستند. مانند جنگ لرو، دایه دایه و یا مقامهای موسیقی بدون کلام که در رزم‌گاه و مسابقه به کار رفته‌اند، مانند جنگه را، سوارهو، نقاره و .

۳-موسیقی و ترانه‌های سوگواری: این موسیقی بیشتر جنبه آیینی داشته‌است و در مواقع سوگواری از روزگار کهن تا کنون کاربرد فراوانی دارد، مانند چمری یا سایر مقامها؛ از جمله، سحری، پاکتلی، شیونی و ده‌ها مقام دیگر.

۴-موسیقی و ترانه‌های فصول:

 موسیقی و ترانه‌های ویژه فصول مختلف مانند برزه کوهی، ماله ژیری، کوچ بارو .

۵-موسیقی و ترانه‌های کار:

 به منظور سهولت و تسریع در کار مردان و زنان ایلاتی، این ترانه‌ها - به صورت فردی یا دسته جمعی- خوانده می‌شود، مانند ترانه‌های گل‌درو(برزیگری)، هوله(خرمن کوبی)، مشک زنی، شیردوشی و چوپانی.موسیقی و ترانه‌های طنز: این ترانه‌ها اغلب به صورت فی البداهه در هجو شخص یا موضوع یا مکانی سروده شده و برخی اوقات نیز با حرکات نمایشی طنز آلود فرد یا افرادی همراه بوده‌است: هه‌نبات، کاسمسا(کاسه همسایه) و از این نوع هستند.

۷-سرودهای مذهبی:

 بر اساس کلام‌های یارسان(از سروده‌های اهل حق)بوده، جنبه عرفانی و اعتقادی آن بسیار عمیق است. مانند ضامن آهو، سرای خاموشان(شهر بی‌صدا)، دوازده کلام یاری و .

در طول دهد اول انقلاب اسلامی به علت برخوردهای شدید با اجرای موسیقی به ویژه موسیقی قومی، از میزان مشارکت موسیقی در بخش‌های مختلف زندگی قومی کاسته شد اما در گذشته که موسیقی شادمانه و غنایی همراه با رقص‌های جمعی صورت می‌گرفت، در مناطق لر نشین به این صورت اجرا می‌شد:

۱-قطار ۲-سنگین سما ۳-هل پرکه یا هل پرکان ۴-دوپا

۵-سه پا ۶-شانه شکی ۷-اوشاری

البته توالی و ترتیب به هنگام اجرای رقص صورت می‌گرفت و در صورت دیدن سواران، مقام‌های موسیقی رقص قطع می‌گردید و به اجرای مقام‌های سوارکاری(موسیقی رزمی) می‌پرداختند. مثلاً اگر مقام هل پرکه در حال اجرا بود، با دیدن سواران مقام نقاره نواخته می‌شد که در ابتدای مقامهای موسیقی سوارکاری است. در مناطق لرنشین توالی و ترتیب موسیقی غنایی بدین گونه‌است: ۱-سنگین سما ۲-دوپا ۳-سه پا ۴-شانه شکی؛ گاه ضمن اجرای این مقامها، مقامهای دیگری مانند شیرین و خسرو، سارو خوانی و نیز اجرا می‌شود.

از ترانه‌های مشهور قوم لر می‌توان به قدم خیر، رنگینه، کش طلا(کفش طلا)، صنم گل، هالو گنم خر و اشاره نمود. موسیقی و ترانه‌های حماسی در قوم لر در دو جهت عمل نموده‌اند؛ تشویق ایلات و عشایر به شرکت و حضور در میادین نبرد(مانند ترانه دایه دایه) و حفظ و زنده نگهداشتن یاد برخی از شخصیتهای حماسی قوم لر در دو بخش بی‌کلام، مانند مقام‌های سحری، نقاره، شاره را، یا با کلام، مانند ترانه‌های دایه دایه، جنگ لر وکرمی اجرا می‌شود. از هنرمندان قوم لر نجفقلی میرزایی، علیرضا حسین خانی و پیرولی کریمی را می‌توان نام برد. جهت آشنایی بیشتر با فرهنگ غنی موسیقایی در قوم لر به شرح ابعادی از موسیقی این قوم می‌پردازیم:

الف)موسیقی سوگواری: بیانگر مراحل مختلف عزاداری و سنتهای رایج آن در لرستان است. این موسیقی نیز به صورت بی‌کلام(مانند مقام‌های سحری، پاکتلی، چمری) و با کلام(مانند مراسم راراپیشکوه، راراشتکوه، راراشیرازی یا دنگ دال در مناطق مختلف بختیاری) اجرا می‌شود.به عنوان مثال اشعار متداول در دنگ دال از این دست است:

ترانه لری

ترجمه فارسی

اَسبت و زین و کتلت زیه در مال

اسبت به زین و کتل تو جلوی منزلگاه است

دشمنو شادی کنان دوسو زنان زال

دشمنان شادی می‌کنند و دوستان زار می‌زنند

شمشیرت منه غلاف ترسم خورش زنگ

شمشیرت در غلاف مانده ترسم زنگ بزند

کینه دارم بعد خوت وش وش بکنه جنگ

چه کسی را دارم که بعد از خودت با آن جنگ کنم

دات برو کگو برو همه بران مو

مادرت موی می‌برد خواهرت موی می‌برد همه گیسو می‌برند

همه برن و کارد زنت و خنجر

اگر همه با کارد موی برند همسرت با خنجر موی می‌برد


ب) موسیقی فصول: بر اساس اعتقاد حکما در قدیم اجرای موسیقی با اوقات شب و روز، ماه‌ها و فصول در ارتباط بوده‌است و برای هر مقطع از زمان در هر ماه یا فصل، موسیقی و نغمه‌های ویژه‌ای را توصیه می‌کردند. در مناطق لرنشین نیز در گذشته چنین سنتی وجود داشت، از جمله نغمه شادمانه برزه کوهی که به هنگام بهار و بازگشت ایل از قشلاق و جشن بازگشت به سرزمین نواخته می‌شد.

ج)موسیقی و ترانه‌های کار: شامل ترانه‌هایی است که مردان یا زنان به ویژه جوانان در هنگام کار، مانند جمع‌آوری هیزم، آب، شیردوشی و برداشت محصول مشک زنی و می‌خوانند؛ به عنوان مثال دختران و زنها هنگام آوردن آب چشمه آوازی را به صورت همسرایی اجرا می‌کنند که زنگوله‌دار نامیده می‌شود. زنان در لرستان هنگام شیردوشی آوایی را زمزمه می‌کنند.

د)موسیقی و ترانه‌های طنز: این موسیقی و ترانه‌های که با اجرای حرکات موزون همراه است، در لرستان توسط عده‌ای بنام دلی اجرا می‌شد که استعداد فراوانی در ردیف کردن کلمات و اشعار به صورت بداهه داشتند و از این راه ارتزاق می‌کردند. بیشتر مردم از ترس هجویات جالب آنان مجبور به دادن مبلغی به آنها بودند.

ه)موسیقی مذهبی: این موسیقی شامل سرودهای یارسان که وزن خاصی دارند و به کلام معروف هستند و در نسخ مختلف به گویش گورانی ولکی لرستانی (نور آباد)ثبت شده‌اند می‌شود. این کلام‌ها در نزد اهل حق بسیار گرامی و محترم شمرده می‌شوند و شامل تعالیمی هستند که هر شخص وظیفه دارد در طول حیاط خود از آنها پیروی کند. برجسته ترین سازی که این نغمه‌ها را می‌نوازد«تنبور»(تمیره)است که در صفحات پیشین ذکر آن آمده‌است.

بررسی و تحلیل ضرباهنگ ترانه‌ها

موسیقی و ترانه‌های قوم لر معمولاً در میزانهای مرسوم۴/۲، ۸/۶، ۸/۷ اجرا می‌شوند. همانطور که مشاهده می‌شود این وزنها در موسیقی قوم کرد نیز وجود دارند. اما نکته قابل ملاحظه در این میان نحوه اجرای تاکیدها در هر قوم است که باعث تفاوت و ایجاد ویژگی برای هر قوم می‌گردد. در تعدادی از ترانه‌ها شروع ملودی با سکوت همراه است(وجه مشترک با قوم کرد)، لیکن در اجراها همواره چوبی لری که به زبان چوبی سه پا نامیده می‌شود، با چوبی کردی متفاوت است. به این معنا که فرم قطعه مانند چوبی کردی است اما نوازنده تنبک ضربه‌ها را به قسمت ثابتی از پوست وارد می‌سازد که در طول اجراها تاکیدها به گوش می‌رسد. در اجرای ریتم۸/۶ نیز این تفاوت نسبت به ریتم سماع در موسیقی کردی مشهود است.

 بررسی و تحلیل ملودی ترانه‌ها

قوم لر به ویژه در منطقه لرستان نسبت به سایر اقوام بیشترین بهره را از دستگاه ماهور برده‌اند. آمیختگی فرهنگی با این دستگاه سبب ایجاد گوشه شیرین خسرو در ماهور شده است؛ چنین گوشه‌ای در موسیقی سنتی ایران در دستگاه شور وجود دارد و اجرای این گوشه در دستگاه ماهور، منحصر به قوم لر است. در مناطق بختیاری تشمالها افرادی هستند که به اجرای موسیقی اشتغال دارند. نغمه‌های این ناحیه معمولاً در دستگاه شور نواخته می‌شود و در قالب اشعار غزل گونه و عاشقانه، گاهی شرح زندگی قوم و ایل و گاه در قالب لالایی‌های مادرانه متجلی می‌شوند. نغمه‌های فراوانی، از جمله علی سونه لری یا شیرین خسرو وجود دارند که دارای ریتم آزاد هستند.

ساز کمانچه به عنوان ساز رسمی قوم لر ایفای نقش می‌کند. نحوه نوازندگی و ایجاد ویبراسیونها توسط نوازندگان محلی باعث می‌گردد نوعی لهجه خاص مربوط به این قوم در ملودی‌ها طنین بیندازد. این لهجه ملودیک ناشی از اجرای زینت‌های خاص توسط نوازندگان و تاکید بر فواصلی است که با آنچه مبنای فواصل موسیقی غربی است، تفاوت دارد. همچنین در بسیاری از قسمت‌ها شروع از درجه دوم (نت ر) است و در مواردی ایست قطعات نیز بر این درجه استوار است که باعث تفاوتهایی در نحوه بیان با دستگاه ماهور در ردیف می‌گردد. ملودی‌ها در سه بخش باستانی(شامل کلام‌ها)، روستایی(همراه با دوزله و دهل) و شهری(همراه با کمانچه و گاه در کنار سایر سازها) قرار می‌گیرند. فواصل موسیقی باستانی با تفاوتهایی اندکی منطبق بر فواصل موسیقی تنبوری در قوم کرد است. از جمله این نغمه‌های باستانی می‌توان به مقام‌های سحری، هوره و چمری اشاره نمود.

ویژگیهای کلی موسیقی لری

۱- بعضی از ترانه‌ها در ابتدا با سکوت(ضد ضرب)همراه هستند، این مطلب به عنوان نقطه اشتراک با موسیقی قوم کرد مطرح است.

۲- ترانه‌ها مانند سنت رایج در ترانه‌های محلی سایر نواحی، از دو جمله (فراز و فرود)و گاه از یک جمله تشکیل یافته‌اند. و معمولاً بیت واحدی از کلام در هر ترانه وجود دارد که مانند ترجیع بند تکرای می‌گردد، عموماً ترانه‌ها با انتخاب کلمه‌ای از این بیت نامگذاری می‌شوند-مشابه این مورد در ترانه‌های قوم کرد وجود دارد.

۳- در ترانه‌ها همواره از کلماتی مانند هه، خدا، اری، عزیزم و استفاده می‌شود که این کلمات در پیوند و تطبیق هجاهای شعر و موسیقی ایفای نقش می‌کنند.

۴- معمولاً در پایان هر ترانه نوازندگان قطعه‌ای ضربی با ریتم ۴/۲ می‌نوازند-این مورد نیز در موسیقی قوم کرد وجود دارد.

۵- از اشعار هجایی و بیت‌های تکراری در ترانها (نسبت به قوم کرد)کمتر استفاده می‌گرد به ویژه در ترانه‌هایی که برای مردم لر شناخته شده هستند.

۶- در اجرای موسیقی نوعی لهجه خاص (لری)توسط نوازندگان کمانچه القا می‌شود که تاکیدی بر هویت ملودیک موسیقی در این قوم می‌باشد.

۷- قسمت اعظم ترانه‌های قوم لر(به ویژه در منطقه لرستان) در دستگاه ماهور ساخته شده‌اند این ساخته‌ها با حسن سلحشوری و روحیه حماسی مردمان این منطق منطبق است.

۸- هر اندازه موسیقی منطقه لرستان به موسیقی کردی نزدیک است به همان نسبت موسیقی مناطق بختیاری با موسیقی نواحی فارس و جنوبی ایران سنخیت دارد.

سازهای رایج

تنبور، سرنا، دوزله، کمانچه لری، تنبک، دهل و سازهای سنتی مرسوم از جمله سازهایی هستند که در موسیقی قوم لر مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این میان کمانچه تنها سازی است که با ساز سایر اقوام تفاوت اساسی دارد.

کمانچه لری(تال): سازی است که به کمانچه متداول در موسیقی سنتی شباهت‌های فراوانی دارد اما دو ویژگی آن را از کمانچه سنتی مجزا می‌سازد. اولین ویژگی مربوط به کاسیه این ساز است که برخلاف کمانچه سنتی بسته و یک تکه نیست بلکه انتهای آن باز، شکلش تا حدودی مخروطی و درون کاسه و زیر پوست قابل مشاهده می‌باشد. به همین دلیل آن را کمانچه پشت باز نیز می‌گویند.

دومین ویژگی در حفظ سنت کهن تعداد سیم‌ها در این ساز است. از دوران باستان تا عهد قاجار کمانچه دارای سه سیم بود، لیکن پس از ورود ویولن به ایران کمانچه نوازان به تقلید سیم چهارمی بر کمانچه افزودند.

کمانچه موسیقی سنتی امروزه دارای چهار سیم می‌باشد. شایان ذکر است که در موسیقی قوم کرد از این کمانچه استفاده نمی‌شود و با وجود وجوه اشتراک میان ا ین دو موسیقی کمانچه پشت باز فقط به عنوان ساز انحصاری قوم لر مطرح است.

ترانه‌ دایه دایه

ترانه لری

ترجمه فارسی

زین و برگم بونیت واو مادیونم

زین و برگم را به مادیانم ببندید

خورم بوریتو سی هالوونم

خبر مرا برای دایی‌های من

ببریددایه دایه وقت جنگه

ای مادر ای مادر هنگام جنگ است

قطار که بالا سرم پورش زشنگ

قطار بالای سرم پر از فشنگ

چیو طلا برق می‌زنه لقام اسبش

لگام اسبش مانند طلا برق می‌زند

کرسیول اسپی بکش خینم حرومت

پسر سبیل سفید(رضاخان)مرا بکش و خونم حرامت باد

تا قیامت می‌مونه‌ای ننگ به نومت

تا قیامت این ننگ به نامت باقی خواهد ماند

برارونم خیلیین هزار هزارن

برادرانم خیلی هستند هزارهزار (هزاران نفر)

سی تقاص خینه مه سرور میارن

برای تقاص خون من شادی می‌کنند 

 

  منبع : ویکی پدیا 

 

 

 این هم تصاویر تعدادی از پیشگامان موسیقی لرستان. خوشبختانه افراد زیاد دیگری هستند که برای موسیقی این استان زحمت کشیده اند و میکشند که در آینده اسمشان و آثارشان درج خواهد شد. باشد که قدر و ارزش همه هنرمندان ایران زمین را پاس بداریم

 

[saghaei.jpg]     [shekarchi.jpg]               

       رضاسقایی                                            فرج علیپور                  علی اکبر و آساره شکارچی 

 

 

 [heshmat.rashidi.jpg]     [Monazami.jpg]       [souzi.jpg]

     حشمت رشیدی                درویش رضا منظمی            زنده یاد سبزعلی درویشی 

 

حمید ایزد پناه ، نجفعلی میرزایی ، وحید خسروی ، پیرولی کریمی ، داریوش نظری و ....

خرم آباد

خرم آباد مرکز شهرستان خرم آباد و نیز مرکز استان لرستان است. جمعیت این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۸5 مرکز آمار ایران برابر با 381.804 نفر ‌و جمعیت شهرستان خرم‌آباد برابر با 521.964 نفر می باشد. شهر در ارتفاع ۸/۱۱۴۷ متری از سطح دریا و در میان دره‌های زاگرس قرار دارد. فاصله خرم آباد تا بروجرد ۱۱۰ کیلومتر، تا تهران ۴۹۰ کیلومتر و تا اهواز ۳۹۰ کیلومتر است. خرم آباد بر سر شاهراه تهران-خوزستان قرار گرفته و دارای اهمیت ارتباطی و راهبردی است

تاریخ سکونت در خرم آباد

شهری که امروزه به نام خرم‌آباد نام برده شده‌است، از نخستین سکونت گاه های مردم ایران به شمار می‌رود. غارهای مسکون دره خرم‌آباد که از آن جمله می توان به غارهای کنجی ، یافته ، پاسنگر ، گراجنه و اشکفت قمری نام برد که حاوی آثار زندگی انسان غار نشین در دوره‌های موسترین،بارادوستی و زارزی بوده است است . بنابر تاریخ گذاری هایی از راه آزمایش رادیو کربن در غارکنجی واقع در دره خرم آباد قدمت آثار آن متجاوز از ۴۰ تا ۵۰ هزار سال پیش است.گزارش و نتیجه پژوهش و بررسی های دکترفرانک هو استاد دانشگاه رایس آمریکا و همکارش، فلانری و دیگر پژوهشگران همراه ایشان که در سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ خورشیدی در لرستان انجام گردید و به سال ۱۹۶۷ در آمریکا منتشر شد در بردارنده اطلاعات ارزشمندی از دوره پیش از تاریخ خرم آباد است. فرانک هول در مورد پژوهش های خود در دره خرم آباد این چنین می‌نویسد:

بهترین اطلاعات ما راجع به سکونت و نحوه امرار معاش انسانهای اواخر پلاستوسن (دوره چهارم زمین شناسی) مربوط به دره خرم آباد لرستان واقع در جنوب غربی ایران است. دره خرم آباد به درازای ۱۵ و پهنای ۱۰ کیلومتر بین کوههای آهکی که به موازات هم کشیده شده‌اند و در ارتفاع ۱۱۷۰ متر از سطح دریا واقع شده‌است. کوههای اطراف آن به صورت یک منبع ذخیره آب در آمده‌اند. دره خرم آباد دارای چشمه‌های آب خنک و تعدادی غار است. به هم فشردگی این دره و وجود غارهای متعددی که به وسیله انسانهای پیش از تاریخ اشغال گردیده، سبب شد که ما این دره را مرکز تحقیقات مربوط به دوره پالئولیتیک میانه دیرینه سنگی قرار دهیم. تا کنون ما ۱۷ محل از اقامتگاههای انسانی دوره دیرینه سنگی را در این دره یافته‌ایم آنچه مسلم است این است که با تحقیقات بیشتر می‌توان محل های بیشتری پیدا نمود. از این ۱۷ غار، دست کم ۵ غار از آنها مربوط به دوره دیرینه سنگی بوده و شامل تمدن موستری (دوره میانه دیرینه سنگی) و متجاوز از شش غار دیگر متعلق به دیرینه سنگی فوقانی و شامل تمدن بارادوستی است،دو غار دیگر نیز مربوط به پایان دیرینه سنگی فوقانی و شامل تمدن زارزی بوده شاید شش غار دیگر نیز مربوط به دیرینه سنگی فوقانی باشند.آثار خرم آباد حاکی از سکونت دامنه دار و مداومی در زاگرس هستند.

فرانک هول ۱۳ مورد تاریخ یابی به وسیله رادیوکربن از آثار دیرینه سنگی در دره خرم آباد انجام داده است که دو مورد مربوط به دوره موستری و ۱۱ مورد مربوط به مرحله، بارادوستی بوده، ۲ مورد نمونه موستری از لایه زیرین غارکنجی به دست آمده و تاریخ آن متجاوز از ۴۰ هزارسال است و نمونه بارادوستی به دست آمده از غاریافته بین ۲۱ هزار تا ۴۰ هزار سال پیش تاریخ گذاری شده‌اند. فرانک هول به علت فراوانی محل های دوره دیرینه سنگی در دره خرم آباد به یک دسته بندی موقتی از محل های مسکونی به شرح زیر دست یافته‌است :

·        اقامتگاههای فصلی که احتمالا به وسیله یک یا دو خانواده پدر سالاری در مدت کوتاهی و یک فصل از سال اشغال می‌شده‌ است.

·        اقامتگاههای کشتار که به وسیله گروهی از شکارچیان برای یک یا دو روز اشغال می‌ شده‌اند که بین ۴۰ هزار تا ۱۰۰ هزار سال قبل از میلاد مسیح مورد استفاده بوده‌اند.

·        اقامتگاههای موقتی که شکارچیان برای لحظاتی کوتاه جهت برررسی وضع شکار یا ساختن ابزار سنگی در آنجا توقف نموده و معمولا پس از ترک کردن دیگر به آنجا مراجعه نمی‌نمودند.

وی در ادامه پژوهش های خود در دره خرم آباد به محل اردوگاههای شبانی که مربوط به ۶۰۰۰ تا ۵۸۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بوده‌است، دست یافته و نتیجه گرفته‌است که بین ۴۵ هزار تا ۳۸ هزار سال پیش از این مردمانی غار نشین در این دره سکونت داشته‌اند که گاهی برای شکار غذایی اصلی خود کوچ می‌کرده‌اند.دیگر آثاری که از هزارهای پیش از میلاد مسیح در این سرزمین به جای مانده‌است حکایت از زیست اقوام و تأثیر مردمان و فرهنگ آن بر فرهنگ ایران باستان دارند. پیشرفت آنان به ویژه کاسیها قدیمی ترین ساکنان و حکام آریایی این دیار که ۵۷۶ سال بر بابل حکومت کردند . باعث تعجب جهانیان شده‌است، و به همین دلیل لرستان را مهد تمدن مفرغ نامیده‌اند.اما در تاریخ نام عیلامیان به عنوان نخستین دولت که به طور منظم بر لرستان حکومت کرده‌اند ثبت شده‌است.

اهمیت تاریخی

به نظر بسیاری از محققان شهر خرم‌آباد فعلی زمانی شهر مهم عیلامی یعنی خایدالو (هیدالو) برجای آن قرار داشته است.همچنین بسیاری از محققان بر این عقیده هستند که شهر قدیمی شاپورخواست (سابرخواست) در دوره ساسانی و قرن نخست هجری که دارای اهمیت بسیاری بوده و بافاصله کمی در ساحل چپ رودخانه احداث شده، در مکان شهر قدیمی خایدالو و مکان فعلی شهر خرم‌آباد قرار داشته است. هنوز بقایایی از دیوارهای بزرگ و پهن که از سنگ و ملاط به سبک دوره ساسانی از مکان کنونی شهر تا روستای تیر بازار دیده می شود. در اواخر قرن ششم خاندان اتابکان لر کوچک شهر خرم‌آباد را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کرده و آن را توسعه دادند.احتمالا در اثر حمله مغول بخش عمده ای از شهر ویران شده است.

حمدالله مستوفی در سال 740 هجری قمری می نویسد:

خرم آباد شهری نیک بوده، اکنون خراب است.

این نخستین بار است که از خرم آباد به این شکل در تاریخ یاد شده است. در اواخر دوره صفوی خرم آباد مرکز حکومتی والی لرستان فیلی بوده و به نوشته تاریخ حزین از آبادانی برخوردار بوده ، ولی متاسفانه بر اثر هجوم سپاه عثمانی بار دیگر ویران شده است.در دوران قاجار خرم آباد نسبتاً توسعه پیدا کرد و قلعه گلستان ارم (فلک الافلاک) از آثار معروف خرم آباد به دستور محمد حسین میرزای دولتشاه مرمت شد.بارون دوبد یکی از ماموران روسیه تزاری که در سال 1845 میلادی از خرم آباد دیدار کرده ، شهر را دارای 4 مسجد، 8 گرمابه و 1 محله یهودی نشین توصیف کرده است.

آثار تاریخی

فلک الافلاک

این قلعه اززمان قاجار به بعد به این نام خوانده می‌شود ودرفرازتپه‌ای دربلندترین نقطه شهر خرم آباد واقع شده‌است.نام قدیم آن دژ شاپورخاست بوده وبنای وبنای آن به دورهٔ ساسانیان می‌رسد این قلعه اکنون دارای ۶ برج برج است ولی درگذشته دارای ۱۲ برج بوده‌است وبه همین سبب به دوازده برجی نیزمعروف است.درقسمت شمالی زیر قلعه چشمه‌ای بنام گلستان جاری است ولی آب موردنیازخود قلعه ازچاهی به عمق ۴۰ مترکه درمیان قلعه وجودداردتامین می‌شود.قلعه فلک الافلاک برشهرخرم آباد کاملامشرف است ومساحت آن درحدود ۵۳۰۰مترمربع است.فضای داخل آن به چهارتالار نسبتا بزرگ حول دوحیاط وتعدادی تالار واتاق تقسیم شده‌است.این بنا در عهد فتحعلیشاه قاجار مرمت گردیده و برج مرتفعی بدان افزوده شده و از آن پس فلک الافلاک خوانده شده‌است.

مناره آجری

این مناره در جنوب شهرواقع شده که از ۹۹ پله به صورت دایره‌ای ساخته شده‌است که درآن سازمان جهت اعلام فرامین به رعایا ونگهبانی استفاده می‌شده‌است.

سنگ نبشته

این سنگ نبشته که خط کوفی بر روی آن حک شده‌است در قسمت شرقی شهر خرم آباد قرار دارد این سنگ بصورت یک مربع تراشیده است و در روی آن راجع به سند مالکیت چرای دامهای موجود در آن زمان حک شده‌است. این سنگ نبشته به گونه‌ای ساخته شده‌است که چهار وجه آن به سوی آثار باستانی :۱- پل شکسته ۲- مناره آجری ۳- قلعه فلک الافلاک ۴- حوض موسی نشانه رفته‌است.این سنگ ریشه در کوه دارد و در چند سال اخیر به علت توسعه جاده برش داده و جابجا شده‌است.

پل شکسته(پل شاپوری)

پلی است به یادگارمانده ازدوران ساسانیان این پل هم اکنون ویرانه‌ای بیش نیست که درجنوب غربی خرم آباد قراردارد ودرگذشته قسمت‌های غربی لرستان را به خرم آباد وازآنجا به خوزستان متصل می‌کرده‌است این پل درزمان خود ازشاهکارهای معماری به حساب می‌آمده ودارای ۲۸ طاق یا دهانه بود ه‌است اما امروز تنها ۶طاق آن به جای ماند ه‌است.پل شاپوری درراستای غربی -شرقی باارتفاع ۱۶ متر ساخته شده‌است ودردهانه پرطاق موج شکنهایی لوزی شکل برای کاهش تخریب سیل تعبیه شده‌است.

گرداب سنگی

بنایی مدور متشکل از یک دیواره عظیم سنگی که بصورت مدور دور تا دو چشمه‌ای فصلی احداث گردیده‌است. قطر این بنا ۱۸ متر با محیط ۲۵۶ متر مربع با پنهای ۳ متر و بلندی آن تا کف چشمه ۱۸ متر است. این بنا دارای دریچه‌ای به ابعاد ۹۰×۱۶۰ برای هدایت آب آشامیدنی و توزیع آن در سطح شهرشاپورخواست، مشروب نمودن اراضی و بهره برداری از آسیابهای آبی بوده‌است. مواد و مصالح آن از سنگهای لاشه همراه ملات ساروج (آهک و گچ و...) می‌باشد که در ساختمان پل شاپوری وخرابه‌های شهر شاپورخواست مشاهده شده‌است.